روشاروشا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

روشا...روشنی بخش دنیای ما

اخرین شب سال 92

1392/12/29 2:53
نویسنده : مریم
817 بازدید
اشتراک گذاری

روشا جون

امشب اخرین شب اسفند  نود و دو هست و فصل سرد و زیبای زمستون هم تموم شد و جاشو به بهار سر سبز داد...امسال زمستون برای من با وجود نازنینت به قشنگی بهار بود...در واقع امسال قشنگ ترین سال زندگی مامان بود چون زیبا ترین اتفاق زندگیم به وقوع پیوست و من حس مادر شدن رو تجربه کردم...هیچ وقت فکر نمی کردم که حس مادر شدن به این قشنگی باشه ...ممنونم از اومدنت از بودنت و از اینکه این حسو بهم هدیه کردی.امیدوارم که مامان خوبی برات باشم.

دخترم چهار ماه از به دنیا اومدنت گذشت... از اولین باری که دیدمت...اولین باری که بوسیدمت...از اولین باری که در اغوشت گرفتم....تو این چهار ماه لحظات تلخ و شیرین زیادی با هم داشتیم.لحظاتی که مریض میشدی و گریه میکردی دلم می خواست بمیرم و اشکهای نازتو نبینم.شبی که تو بیمارستان بستری شدی بدترین شب زندگیم بود.اما به لطف خدا الان خوب هستی و امیدوارم دیگه هیچ موقع با بیمارستان سر و کار نداشه باشی.

عزیزم دیگه حسابی باهوش شدی و مامانو میشناسی.وقتی صدات می کنم بر میگردی و نگاه میکنی و کاملا میتونی با نگاهت منو دنبال کنی.اسباب بازی های موزیکال رو خیلی دوست داری و خصوصا به اویز تختت خیلی علاقه داری و باهاش سرگرم میشی.توی جات کامل دور میزنی و شنبه هفدهم اسفند برای اولین بار غلت زدی.دستت همش تو دهنته و کلی اب از دهنت میاد!!!صبح ها خیلی خوش اخلاق هستی و همش با مامان در حال بازی کردن هستی.کنترلت روی دستات بیشتر شده و سعی می کنی اشیا رو بگیری و بکنی توی دهنت!!!ساعت خوابت تنظیم شده و بین 11 تا 12 شب دیگه لالا میکنی. شیر خوردنت خیلی کمه و مامان به خاطر این موضوع خیلی غصه میخوره.تو بیداری اصلا شیر نمی خوری و فقط تو خواب بهت شیر میدم.امیدوارم که هر چه زودتر اشتهات بهتر بشه و یک کم تپل بشی خوشگلم.

روشا خانم در حال خرید عید

خرید

خرید

روشا خانم در حال خوردن دستهاش...

خوردن دست

روشا

روشا و عروسکش...

عروسک

فدای خنده هات...

خنده

بدترین لحظات عمرم ...الهی مامان فدات بشه...

بیمارستان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)