جشن تولد

خوشگل ترین دختر دنیا 

بلاخره تولد یکسالگی شما فرا رسید و  خیلی تلاش کردم که یه جشن خوب و دلپذیر برای دختر شیرین و دوست داشتنی خودم بگیرم...البته دوم اذر افتاده بود تو ماه صفر و یه جشن خودمونی خونه مامانی گرفتیم و جشن اصلی موکول شد به بعد از پایان ماه صفر و همون روز شما برای اولین بار شروع کردی به تاتی کردن و یکی دیگه از قشنگ ترین اتفاق های زندگی مامان رقم خورد...از چند ماه قبل دنبال یه تم شیک و شاد برای تولدت بودم که در نهایت تم قشنگ لالالوپسی رو انتخاب کردم که خیلی جدید و البته دوست داشتنی و شیک بود.شب قبل تمام دسر ها سالاد ها رو اماده کردم و شام رو هم که از قبل سفارش داده بودم و روز تولد فقط چیدن میز و صندلی ها و بادکنک ارایی رو انجام دادیم بعدش شما رو سپردم به مامانی و رفتم ارایشگاه...با توجه به اینکه شما کوچولو هستی از مهمونای گلم خواهش کرده بودم که راس ساعت پنج خونه ما باشن تا قبل از اینکه شما خسته شی مراسم تولد و انجام بدیم و خدا رو شکر که با نیم ساعت تاخیر همه مهمونا که تعدادشون به شصت نفر میرسید اومدن و تولد رسما شروع شد.البته شما اون موقع خواب بودی و مامان با خیال راحت حسابی رقصید و پایکوبی کرد...چون میدونستم که وقتی شما بیدارشی فقط باید بغلم باشی و اجازه هیچ کاری بهم نمیدی ولی برعکس وقتی بیدار شدی خیلی هم سرحال بودی و کلی هم نانای کردی و حسابی شیطون بلا شده بودی و از همه دلبری میکردی و صد البته که از شانس خوب مامان خیلی هم خانم بودی و اصلا اذیت نکردی. تنها چیزی که باعث ناراحتیم شد این بود که اصلا نذاشتی ازت عکس خوب بگیریم و همش سرت این ور و اون ور بود...خلاصه که این مراسم تولد هم در میون کلی شادی و اهنگ و بادکنک و هدیه و کیک و خنده و مهربونی تموم شد و یه خاطره خوش برامون باقی موند...

این هم از عکس تولدی که روز دوم اذر به صورت خصوصی برگزار کردیم...